ازدواج

ساخت وبلاگ


ازدواج

واعظی گفتا به منبر خالق ما عادله

دین ما ناقص ولی با زن گرفتن کامله

من به حرفش گوش دادم وارد بازی شدم

فک نمی کردم چنین کاری برایم مشکله

بر سر کوزه گذارم مدرک لیسانس را

گر چه بیکارم ولی دارم هزاران مشغله

آخر هر برج موجر می زند توپ و تشر

می شود در خانه ی ما شور و شین و ول وله

روزها سگ دو زنم شاید بیابم لقمه نان

وقت خوابیدن بگیرم از زن خود فاصله

گر چه در ایران ما زاد و ولد گردیده کم

من از ان ترسم ببینم همسرم را حامله

خرج شیر خشک و مای بی بی و کوفت و زهر مار

خانه را ویران کند بدتر ز صدها زل زله

هر کسی وارد به این وادی شود ای دوستان

شک ندارم آی کیو پایین و خیلی جاهله

از پیاده کی خبر دارد سواره ای عزیز

درد بیکاران نداند آن کسیکه شاغله

انکه می گوید به تو از کیف و عیش ازدواج

در میان کاخ خود از درد و رنجت قافله

می رود سمت دبی یا ساحل انتالیا

با پری رویان کند چق چق به روی اسکله

ای سلیمان زن اگر دارد هزاران خرج و برج

زندگی کردن مجرد سخت و خیلی مشکله

هشتم آذر ماه نود و پنج

(استوار فدیهه)

شعر و شوخی استوار فدیهه...
ما را در سایت شعر و شوخی استوار فدیهه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : sadedelfadihea بازدید : 107 تاريخ : جمعه 19 خرداد 1396 ساعت: 16:48